ماه موسیقی کلاسیک
موسیقی کلاسیک. برای کسانی که فکر میکنند با موسیقی کلاسیک آشنا نشدهاند، برخی از صفتهایی که ممکن است به ذهنشان خطور کند غیرقابل دسترس، جذاب و قدیمی هستند. برای مقابله با این، به جای دادن درس تاریخ موسیقی یا تئوری موسیقی، فکر کردم کمی در مورد نقش موسیقی کلاسیک در زندگی ام بنویسم: درهایی که باز شده است و لذتی که همچنان برایم به ارمغان می آورد. از بچگی به دلایلی نامعلوم می خواستم ویولن بزنم. پس از سالها درخواست، والدینم مرا برای درس ثبت نام کردند و ساز برایم کرایه کردند. من تا حدودی نسبت به آنچه که گوش های آنها در همان چند سال اول تمرین می کردم، احساس همدردی می کنم. من پیشرفت کردم و در نهایت چندین هفته در تابستان را در کمپ هنرهای زیبای دریاچه های آبی سپری کردم، جایی که برای یک ارکستر بین المللی تست دادم. در کمال تعجب والدینم (که فقط در بزرگسالی اعتراف کردند) من پذیرفته شدم. هیچکس در خانوادهام به سفرهای بینالمللی نرفته بود، و من این امتیاز را داشتم که دو تابستان را در تور اروپا بگذرانم و با گروهی از نوازندگان جوان رپرتوارهای کلاسیک مختلف را بنوازم. البته، این از نظر موسیقی ارزش بسیار زیادی داشت، اما من در آن سالهای پر فراز و نشیب نوجوانی توانستم چیزهای بیشتری فراتر از موسیقی بیاموزم. یاد گرفتم به تجربیاتی که خارج از محدوده راحتی من بودند (یا حداقل با آنها کنار بیایم: نفهمیدن زبان، خوردن غذاهایی که ممکن است قبلاً نخورده باشم یا دوست نداشته باشم، انعطاف پذیر باشم حتی زمانی که از نظر جسمی خسته هستم، و سفیری برای خودم باشم. کشور خود. برای من، اینها درهایی هستند که با توانایی من در نواختن موسیقی کلاسیک باز شد، و این تجربیات الهام بخش عشق مادام العمر به سفر و زبان، و همچنین فعال کردن شجاعت بود که تا آن زمان چیزی نبود که من به راحتی به آن دسترسی پیدا کنم.
به عنوان یک بزرگسال، من هنوز در ارکستر فیلارمونیک دنور ویولن مینوازم و هر وقت بتوانم در کنسرتها شرکت میکنم. این ممکن است ملودراماتیک به نظر برسد، اما وقتی یک ارکستر را میبینم، احساس میکنم که بهترین بخش انسان بودن را بیان میکند. دهها نفر، که همه دههها را صرف تقویت یک مهارت کردهاند، عمدتاً به خاطر لذت خالص از انجام آن، روی یک صحنه کنار هم مینشینند. آنها ساعت ها و ساعت ها را در کلاس های تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی، اجرای رسیتال و آموزش نسل بعدی نوازندگان گذرانده اند. آنها دارای تنوع زبانها و کشورها، قومیتها، عقاید، ایدئولوژیها و علایق هستند. یک قطعه موسیقی روی همه غرفه ها گذاشته می شود و یک رهبر ارکستر به سمت تریبون می رود. حتی اگر رهبر ارکستر زبان روانی با نوازندگان نداشته باشد، زبان رهبری فراتر از این است و همه نوازندگان برای خلق چیزی زیبا با یکدیگر همکاری می کنند. چیزی که یک نیاز اساسی نیست، بلکه یک اثر هنری است که مستلزم آن است که افراد با استعداد زیادی به تنهایی کار کنند تا نقش خود را بیاموزند، اما سپس با هم کار کنند تا چشم انداز رهبر ارکستر را عملیاتی کنند. این تجمل - صرف یک عمر برای توسعه یک مهارت برای این منظور - منحصر به نوع بشر است و فکر می کنم بهترین ما را نشان می دهد. انسان ها زمان و پیشرفت زیادی را صرف سلاح، طمع و قدرت طلبی کرده اند. اجرای ارکستر به من امیدواری می دهد که ما هنوز هم قادر به تولید زیبایی هستیم.
برای کسانی که فکر نمیکنند دنیای موسیقی کلاسیک قابل دسترسی است، به دنبال جنگ ستارگان، آروارهها، پارک ژوراسیک، ایندیانا جونز و هری پاتر نباشند. بسیاری از آهنگهای فیلم دارای موسیقی فوقالعاده و پیچیدهای هستند که مطمئناً میتوانند به «کلاسیکها» (و اغلب از آنها الهام گرفتهاند». موسیقی Jaws بدون سمفونی دنیای جدید آنتونین دووراک وجود نداشت (youtube.com/watch?v=UPAxg-L0xrM). برای لذت بردن از این موسیقی لازم نیست در تاریخ، مکانیک تئوری موسیقی یا حتی همه سازها متخصص باشید. ارکستر سمفونیک کلرادو (CSO) (و بسیاری از سمفونیهای حرفهای) در واقع موسیقی فیلمها را برای نمایش زنده فیلمها اجرا میکند که میتواند اولین معرفی فوقالعادهای برای این دنیا باشد. CSO امسال از سری هری پاتر شروع می کند و اولین فیلم در ژانویه خواهد بود. آنها همچنین هر سال نمایش های متعددی را در Red Rocks اجرا می کنند، از دووچکا گرفته تا ستاره های برادوی. و بیشتر جوامع در منطقه متروی دنور دارای ارکسترهای محلی محلی هستند که به طور منظم کنسرت برگزار می کنند. من شما را تشویق می کنم که اگر فرصت دارید یک کنسرت را امتحان کنید - در بدترین حالت، باید یک عصر آرامش بخش باشد، و در بهترین حالت ممکن است علاقه جدیدی پیدا کنید، یا حتی برای یادگیری یک ساز الهام بگیرید، یا فرزندان خود را تشویق کنید. چنین تلاشی