Please ensure Javascript is enabled for purposes of website accessibility رفتن به محتوای اصلی

زندگی کسی را که هرگز ملاقات نمی کنید نجات دهید

هنگامی که برای اولین بار گواهینامه رانندگی خود را دریافت کردم ، هیجان زده شدم که بالاخره بدون محدودیت می توانم رانندگی کنم ، اما همچنین می توانم برای اهدا کننده عضو ثبت نام کنم. هرکسی فارغ از سن و سابقه پزشکی می تواند اهدا کننده باشد، و ثبت نام بسیار آسان است. تمام کاری که من در آن زمان در نیویورک انجام می دادم این بود که یک جعبه را در فرم در DMV علامت بزنم. اگر قبلاً به ثبت اهدا کنندگان نپیوسته اید و مایل هستید ، می توانید مانند من در DMV محلی خود ثبت نام کنید یا بصورت آنلاین در organdonor.gov، جایی که می توانید اطلاعات خاص دولت را برای پیوستن به رجیستری پیدا کنید. آوریل است ماه زندگی اهدای ملی، بنابراین اکنون زمان مناسبی برای عضویت خواهد بود!

اهداکننده عضو کاری آسان و ازخودگذشتگی است و روشهای زیادی وجود دارد که اعضای بدن ، چشمها و یا بافت شما می توانند به شخص دیگری کمک کنند.

بیش از 100,000 نفر منتظر پیوند اعضا نجات دهنده هستند و هر ساله 7,000 مرگ در ایالات متحده اتفاق می افتد زیرا اعضای بدن به موقع برای کمک اهدا نمی شوند.

روش های مختلفی برای اهدا وجود دارد. وجود دارد اهدای فقید؛ این زمانی است که شما در هنگام مرگ یک عضو یا بخشی از عضو را به منظور پیوند به شخص دیگری بدهید. همچنین وجود دارد اهدای زندگی، و انواع مختلفی وجود دارد: اهدا directed هدایت شده ، جایی که شما به طور خاص از شخصی که به او اهدا می کنید نام می برید. کمک مالی غیر مستقیم ، جایی که براساس نیاز پزشکی به شخصی اهدا می کنید.

ثبت اهدا کنندگان این انواع اهدا را پوشش می دهد ، اما روش های دیگری نیز برای اهدا living زندگی وجود دارد. می توانید خون ، مغز استخوان یا سلول های بنیادی اهدا کنید و ثبت نام برای اهدای هر یک از این روش ها آسان است. اهدای خون از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همیشه اهدای خون کم است ، اما بیماری همه گیر COVID-19 این وضعیت را حتی بدتر کرده است. من سرانجام امسال اهدای خون را آغاز کردم ویتالانت محل نزدیک من اگر شما هم علاقه مند به اهدای خون هستید ، می توانید در نزدیکی خود مکانی برای اهدای خون پیدا کنید صلیب سرخ آمریکا.

 

من هم به مسابقه باشید ثبت نام به امید اینکه روزی بتوانم مغز استخوان را به شخصی که به آن نیاز دارد اهدا کنم. Be Match بیماران مبتلا به سرطانهای خون تهدید کننده زندگی ، مانند سرطان خون و لنفوم ، را به اهدا کنندگان احتمالی مغز استخوان و خون بند ناف متصل می کند که ممکن است بتوانند جان آنها را نجات دهند. ثبت نام در Be Match حتی از ثبت نام در ثبت نام اهدا کنندگان یا اهدای خون آسان تر بود. من در ثبت نام کردم join.bethematch.org و فقط چند دقیقه طول کشید. هنگامی که کیت خود را از طریق پست دریافت کردم ، سواب های گونه ام را برداشتم و بلافاصله با پست الکترونیکی برگشتم. چند هفته بعد ، متنی دریافت کردم که همه چیز را تأیید می کند و اکنون رسماً عضو رجیستری Be the Match هستم!

مدت زمان طولانی هر دو گزینه به پایان رسیده بود. تا همین چند سال پیش ، تنها چیزی که مانع اهدای خون شد ، ترس شدید از خود فرآیند بود. من می توانم سالیانه واکسن آنفلوانزا و واکسن های دیگر خود را تهیه کنم (به شرطی که هرگز به سوزنی که به بازوی من نگاه می کند نگاه نکنم ؛ گرفتن سلفی وقتی بتوانم سخت خواهد بود) در آخر واکسن COVID-19 من را بگیرید) ، اما چیزی در مورد احساس خون خارج شده باعث خستگی من می شود و من را محکم و ضعف می کند مگر اینکه هنگام خونریزی دراز بکشم ، و حتی پس از آنکه خون من گرفته شد ، غالباً هنگام برخاستن غش می کردم .

سپس چند سال پیش من دچار ترس از سلامتی شدم و مجبور شدم از بیوپسی مغز استخوان استفاده کنم ، که برای من یک تجربه دردناک بود. من شنیده ام که آنها همیشه دردناک نیستند ، اما بگذارید به شما بگویم ، من فقط بیهوشی موضعی گرفتم و هنوز هم می توانم احساس سوزن توخالی را که در پشت استخوان مفصل ران قرار دارد ، به یاد بیاورم. خوشبختانه حال من خوب بود و از ترس قبلی خود از سوزن کاملاً درمان شدم. گذراندن این فرآیند همچنین باعث شد که به افرادی فکر کنم که ممکن است از بیوپسی مغز استخوان عبور کرده باشند یا کار سخت تری داشته باشند و وضعیت خوبی ندارند. شاید اگر کسی مغز استخوان یا خون اهدا می کرده باشد.

من هنوز از احساس خون گرفتن متنفرم ، اما دانستن اینكه به یك شخص نیازمند كمك می كنم احساس ترسناكی را ارزش آن را می دهد. و حتی اگر بیوپسی مغز استخوان من یک تجربه سرگرم کننده نبود و من آنقدر آزار دهنده بودم که چند روز بعد در راه رفتن دچار مشکل شدم ، می دانم که اگر این به معنای نجات جان شخص دیگری باشد ، می توانم دوباره از آن عبور کنم ، حتی اگر خودم هرگز به ملاقات آنها نرسید